می‌دونی نَسَخ بودن یعنی چی؟ یه جورایی لَه‌لَه زدن برای چیزی رو می‌گن؛ مخصوصاً برای مواد و سیگار و اینا. فکر کنم کلاً چیزایی که باعث ترشح دوپامین و این‌جور چیزا می‌شه؛ البته مطمئن نیستم. 

این دوپامین از سال 91 به این ور زندگی من رو مختل کرده؛ بودنش نه‌ها، نبودنش؛ یعنی انقدر نبود که بدنم واکنش نشون داد. بگذریم. اما خیلی هم نمی‌شه ازش گذشت. مثلاً همین دیروز فهمیدم نیکوتین هم باعث ترشح دوپامین می‌شه؛ حالا نه به اندازۀ الکل و مواد و سکس؛ شاید یه کم بیشتر از اینستاگرام. دقیقش رو که من نمی‌دونم، فقط می‌دونم هست. 

آره، یکی از دلایل مهمی که اینستاگرام رو کنار گذاشتم همین خاصیت اعتیادآورش بود. یکی از دلایلی هم که سال 91 از الف دوری کردم همین بود. کلاً با اینکه چند ساله درگیر بالا بودن پرولاکتین هستم (رابطۀ این دو تا هورمون معکوسه)، از چیزایی که می‌تونن کمک کنن شدیداً دوری می‌کنم و فقط دست یار‌ی‌ام رو سمت همین قرص‌های داستینکسم دراز می‌کنم. تازه همون‌ها رو هم یه وقت‌هایی پس می‌زنم.

داشتم از نسخ بودن می‌گفتم. مثلاً بهار امسال خیلی حال خوبی داشتم، شاید به‌جرئت بتونم بگم تو اوج بودم؛ رضایت، شادی، امید، اعتمادبه‌نفس و... تا تیر و مرداد هم تقریباً خوب بودم‌ها؛ اما بعدش یهو از بالای فواره سقوط کردم. الان هم که من رو ببینی یکی از اون حباب‌ها هستم، توی همون کف‌های روی آب منظورمه. دارم فکر می‌کنم چطور توی این شش هفت سال خودم رو به اینجا رسوندم و بعدش یهو شَتَرَق... محکم خودم رو کوبوندم زمین.

این همه آسمون‌ریسمون بافتم که بگم من الان دقیقاً نسخ‌ام. دارم لَه‌لَه می‌زنم برای حورای بهار 97.