کلاً با لباسهای آستینبلند ارتباط برقرار نمیکنم. یه لباس بافت ریز داشتم که از پارسال درز آستینش شکافته شده بود و دوختنش رو هی پشت گوش میانداختم. وقتی لباس رو میپوشیدم، مثل همۀ لباسهای این مدلی، آستینش رو بالا میزدم. اصلاً معلوم نبود، نه برای خودم، نه برای دیگران. امروز بالاخره آستینش رو دوختم و دوباره که پوشیدم باز آستینش رو بالا تا کردم.
یه درزهایی هست که ممکنه شکافته شدنش خیلی به چشم نیاد، ولی میدونی که آرومآروم داره باز میشه. بالاخره که باید واسه دوختنش دست به کار شد، دلیل اینکه چرا هی لفتش میدیم رو نمیدونم. یه وقتی کلاً باید قید یه چیز خراب رو زد، یه وقتی هم باید تعمیرش کرد. گاهی انقدر این دومی رو به تأخیر میاندازیم که کار حسابی بیخ پیدا میکنه، حتی اگه روی کار، همه چیز خیلی خوب و تروتمیز به نظر بیاد.
وقتی خودم رو تو آینه دیدم به نظرم مرتبتر از قبل بودم.