بله. چند شبی هست که صدای این سریال جدید شبکۀ دو توی خونۀ ما هم می‌پیچه؛ و بله ما هم از این توفیق اجباری بهره‌مند شدیم.

اجازه بدید تا همینجای فیلم برداشت خودم رو با این توصیف تکراری‌ام شروع کنم: داستان فیلم در حد نوشته‌های نودوهشتیاست، اونم نه نودوهشتیای پیش از فوت مرحوم جوشنی، نه، نودوهشتیای همین حالا.

در ادامه باید بگم برای نشون دادن فاصلۀ فرهنگی بین دو گروه مذهبی و غیرمذهبی تا جای ممکن به گروه اول توهین می‌کنه و اختلاف بین این دو رو  انقدر بولد نشون می‌ده که به‌جای محو کردن همچین اختلافاتی تو جامعه و درست نشون دادن مذهب، به این مشکلات دامن می‌زنه. 

یه توهین بسیار بزرگ به من بیننده اینه که برای جذاب نشون دادن شخصیت مذهبی فیلم، طرف رو انقدر ثروتمند نشون داده؛ یعنی داستان‌پردازی فیلم (‌های) ایرانی اینطوریه که اگه قراره دین‌مداری‌ رو نشون بده، یکی از نشونه‌هاش حتما باید ثروت باشه. البته ناگفته نماند که خانواده‌های ایرانی توی فیلمامون یا فقیرن یا پولدار. اصلا انگار قشر متوسط حذف شده و ما وجود خارجی نداریم.

و کلا این‌همه اغراق برای چیه؟ مخصوصا توی شخصیت پسر فیلم. انقدر تخیلی از پنجره پرواز کرد؛ به‌جای استفاده از شرایط موجود، رفت توی کارواش کار کرد؛ بدون هیچ دلیل عقلانی (یعنی به نظر من کاملا احساسی) گناه نکرده رو پذیرفت؛ کلا شخصیت‌پردازی‌اش تناقض داره دیگه، از یه طرف اجازه داد آبروش بره، از طرف دیگه برای حفظ آبروی خودش و همکاراش چک صد میلیونی می‌کشه؛ خب کدوم آدم عاقلی می‌آد چک صدمیلیونی می‌کشه برای همچون موقعیتی؟ تازه اونم وقتی که شاکی راضی بود همراهای پسره رو ببخشه. اصلا چرا پذیرفتن حرف زور رو رواج می‌دین خب؟ 

و بگذریم که کلا به‌نظرم فیلم اقتباسی از دلشکسته است. 

لطفا بیاید به خودمون احترام بذاریم و اسم چنین مزخرفی رو رومانتیک نذاریم.

پی‌نوشت: حالا فقط کافیه یه شب در سال تلویزیون یه فیلم از تیم راث بذاره‌ها، دقیقا همون شب برق کل منطقه قطع می‌شه، حال ما هرشب از یه ربع قبل شروع این فیلم دعا می‌کنیم برق بره، اگه رفت.