فکر کنم الان دیگه بهتر باشه یه چیزهایی رو بگم. بگم که سطح نوشته‌های اینجا یه‌هوا از دفترچه‌ام پایین‌تره و اگه با همین فرمون جلو برم احتمالاً خیلی بیشتر از وبلاگ‌نویسی موردنظرم فاصله می‌گیرم. بگم با اینکه از روز اول با اسم و فامیلی شناسنامه‌ایم نوشتم، اما احتمالش کم بود کسی بخواد اسمم رو گوگل کنه که به اینجا برسه؛ هرچند اون‌ زمانی که تو اینستا بودم لینک اینجا رو بالای صفحه‌ام گذاشته بودم؛ شاید بهتر باشه بگم چون تا چند وقت پیش گوگل کردن اسمم و خوندن اینجا تأثیر خاصی روی بعضی چیزها نداشت، اما حالا داره. یا بگم که من با خودم فکر می‌کردم اگه قراره اینجا تصوری از یه اسم بسازه، هر تصوری که باشه، ترجیح می‌دم تصوری از حورا رضایی باشه، اما در حال حاضر نوشتن با این اسم برای من فقط مِن‌مِن کردن و خودسانسوری داره. اینکه من نمی‌خوام با انتخاب یه اسم دیگه در حق خودم بی‌انصافی کنم و با نوشتن با همین اسم یه چیزهایی رو خراب کنم. چون سر کار یه طور خودم رو سانسور می‌کنم، تو خونه هم یه طور دیگه حرف‌هام رو می‌خورم. اصلاً اگه قرار باشه اسم مستعار داشته باشم چیه؟ تا حالا چنین تجربه‌ای نداشتم. می‌تونم به نوشتن توی دفترم اکتفا کنم، اما احتمالاً نتیجه از این هم بدتر می‌شه. البته چیزهای دیگه‌ای هم هست که قبلاً کم غر نزدم ازشون؛ الان هم دوباره نوشتم‌شون، ولی دیدم تکرار مکرراته، پاک کردم.

این‌همه حرف برای اینه که بگم با شرایط موجود دیگه قصد ندارم اینجا بنویسم؛ البته پس‌رفت سرویس‌دهی بیان هم مزید بر علت شده که دیگه به بیان هم برنگردم.

به امید خدا، پست بعدی‌ام آدرس وب جدیده؛ البته کی و کجاش هنوز کامل معلوم نیست.

همین