یعنی دقیقا من هر شبی که تصمیم میگیرم یه کار مهمی کنم همون شب مثل مرغ ساعت 8 میرم تو لونه...میخواستم برم عکاسی خارج شهر مثلا...کاش میگفتم لااقل شما دست به دست کنید آرزوی ما هم برس دست بچه های بالا...یعنی قشنگ نمیفهمم چرا انقدر تنبل شدم...
جای چند نفر آرزو کردید؟مثل اون یارو نشه که رفته بود مشهد شلوغ بود حاجتا قاطی شده بود...
ما درهم فرستادیم بالا، اونجا خودشون درست جدا میکنن جوابشو میفرستن برای صاحبشون.