عکس پروفایلش رو که باز کردم یاد خیلی چیزها افتادم، عکس دختربچهاش رو گذاشته که تو تراس برفی خونه ایستاده بود. تراس طبقۀ بالای خونۀ مامانجون.
دو روز پیش سالگرد مامانجون بود. یازده سال گذشته و تو این مدت فقط خواب اون خونه رو دیدم و یه بار هم از کوچۀ جلوی تراس رد شدم. بعد از فوت مامانجون و فروختن خونه دیگه هیچکدوم نتونستیم برگردیم اون خونه و محله که همسایهشون رو ببینیم. کی دل این کار رو داره؟
یازده سال گذشته و تو این مدت فقط خواب اون خونه رو دیدم، حتی تو خواب هم دیگه خودش تو خونه نیست.