بیایید به مناسبت امروزی که داره تموم میشه یه چیزی بگید. چقدر من حرف بزنم؟ همیشه به شعبون، یه بار هم به رمضون؛ دوم رمضون مثلاً.
بیایید به مناسبت امروزی که داره تموم میشه یه چیزی بگید. چقدر من حرف بزنم؟ همیشه به شعبون، یه بار هم به رمضون؛ دوم رمضون مثلاً.
من امروز حالم خوب نبود و نمیتونستم کاری بکنم. در کنار این حال بدم عذاب وجدان اینکه چرا نمیتونم کاری بکنم و روز داره تموم میشه یقهم رو گرفته بود! در نهایت به خودم گفتم فکر کن یه روز داری استراحت میکنی خفه نکن خودت رو!
#روایت امروز
خوبیش این بود ۴۰ دقیقه با حورا صحبت کردم و کیف کردم...
بدیش این بود حلیمی که پختم نیم ساعت مونده به افطار ته گرفت و حالم و گرفت🙂...
رد شده از هفتم اما گمونم هنوز حسابه. با تمام وجودم میخوام همهچیز خوب باشه حوراء. میخوام همهی چیزهای زیبا برگردند و من به تماشاشون برم و کمکم همهی چیزهای ناخوب درست بشن. و میدونی، حواسم هست که من دیگه آدم قبلی نیستم و نمیخوام هم باشم. فقط فکر میکنم همهچیز که خوب بشه، ما دوباره میتونیم تلاش کنیم برای بهتر شدن.
حالا یککم خستهم. وقتی دوباره از پا میافتم، دیگه جونم برای دوباره و دوباره بلند شدن قوت نداره.
کم کم دارم با مسائل پیش اومده کنار میام و به زندگی برمیگردم . مثلا امروز بعد چندماه بالاخره تونستم یه کتابی دستم بگیرم و بدون اینکه تمرکزم رو از دست بدم بخونم دوباره و حس خوبی بود :)