"ناپیدا"ی پل استر رو هفتهی پیش تموم کردم. این کتاب رو با ترجمهی بسیار خوب خجسته کیهان از نشر افق خوندم. اولین کتابی که از این نویسنده خوندم "سهگانهی نیویورک" بود که به جرأت میتونم بگم برای شروع آثار پل استر اصلا انتخاب خوبی نیست. پارسال "شب پیشگوئی" و "تیمبوکتو" رو خوندم و فایل صوتی "the red notebook" رو هم با خوانش خودش گوش دادم. در کل کم کم دارم با شیوهی نگارشش آشنا میشم. فکر کنم بعد از خوندن "مردی در تاریکی" و "سانست پارک" جرأت کنم دوباره اولین کتابی که ازش خوندم رو دست بگیرم.
ریویوی کتاب رو توی good reads نوشتم. فقط اگه حوصلهی خوندنش رو ندارید میگم که داستان در مورد اتفاقی هست که در بهار 1967 برای آدام واکر میوفته و نمیتونه مانع تأثیرش روی ادامهی زندگیش بشه.
راستی این ایدهی راوی اول، دوم و سوم شخص توی یک کتاب هم جالب بود. اون زمان که فکر میکردم میتونم دست به قلم بشم خیلی بهش فکر کرده بودم.
در کل کتاب جالبیه. پیشنهاد میکنم بخونید.